اشاره‌ی سردبیری پایگاه‌ اطلاع‌رسانی اصلاح‌: ضمن احترام به‌ دیدگاه‌ نویسنده‌ی محترم و پاسداشت‌ آزادی بیان و عقیده‌، لزوماً هیچیک از دیدگاههای موجود در این نوشتار و سایر نوشتارها، دیدگاه‌ مختار ما نیست. بنابراین مانند همیشه‌، درگاه‌ انتقاد عالمانه‌ و باب گفتگو جهت پرهیز از خشونت و فریبکاری، بر روی همه‌ی اندیشه‌های بشری، مطرح‌شده‌ در این پایگاه‌، مفتوح است و از دیدگاه‌های انتقادی استقبال می‌شود.

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله والصلاة والسلام علی رسول الله وعلی آله وصحبه ومن دعا بدعوته وجاهد فی سبیله الی یوم القیامة 

قال الله‌ تبارک وتعالی: «وَهُوَ الَّذِی ینَزِّلُ الْغَیثَ مِن بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَینشُرُ رَحْمَتَهُ وَهُوَ الْوَلِی الْحَمِیدُ» (شوری:  28)

«و اوست كسى كه باران را -پس از آنكه [مردم‌] نومید شدند- فرود مى‌آورد، و رحمت خویش را مى‌گسترد و هموست سرپرست ستوده»

برآمد باد صبح و بوی نوروز

به کام دوستان و بخت پیروز

مبارک بادت این سال و همه سال

همایون بادت این روز و همه روز

چو آتش در درخت افکند گلنار

دگر منقل منه آتش میفروز

چو نرگس چشم بخت از خواب برخاست

حسدگو دشمنان را دیده بردوز

بهاری خرمست ای گل کجایی

که بینی بلبلان را ناله و سوز

جهان بی ما بسی بودست و باشد

برادر جز نکونامی میندوز

نکویی کن که دولت بینی از بخت

مبر فرمان بدگوی بدآموز

منه دل بر سرای عمر سعدی

که بر گنبد نخواهد ماند این گوز

دریغا عیش اگر مرگش نبودی

دریغ آهو اگر بگذاشتی یوز

مبارکتر شب و خرمترین روز

به استقبالم آمد بخت پیروز

دهلزن گو دو نوبت زن بشارت

که دوشم قدر بود امروز نوروز         (سعدی علیه‌ الرحمة)

جشن نوروز فقط به جریان کاوه‌ی آهنگر و ضحاک منحصر نیست، بلکه شورش و انقلاب کاوه در نوروز علیه ضحاک در روز آخر سال باعث تکرار این جشن در نوروز شد. 

تاریخ نویسان نوشته‌اند، نوروز روز خلق آدم و خورشید بوده و در همان روز که کاوه به عنوان انسانی ایماندار و دارای فکر دینی همراه یاران کُردش علیه ضحاک و همفکرانش که همگی بی‌ایمان و عقیده بوده‌اند، قیام نمود. 

جمشید یکی دیگر از شیرمردان نامدار و معروف کُرد بوده که فردوسی در شاهنامه چنین می‌نویسد: «در زمان جمشید بت‌پرستی بطور کلی از بین رفت و به جای آن یکتاپرستی و توحید در میان مردم اشاعه یافت، و همین دگرگونی و انقلاب را جشن نوروز قرار دادند» و چنین ادامه می‌دهد که: «در دوران جمشید پیشرفت‌‌‌‌های مدنی چشمگیری رخ داد، ازجمله تختی از جواهرات، نرم‌کردن آهن، ساخت وسایل جنگی، و کشتی دریایی و به مردم یاد دادند که به حمام بروند و لباس بپوشند و با استفاده از گچ و سنگ حمام‌‌‌‌های عمومی ‌و خانه بسازند و بسیاری از دانش‌‌‌‌های پزشکی نیز به مردم آموختند.»

به جشن فریدون و نوروز جم

که شادی ستُرد از جهان نام غم  (نظامی گنجوی)

کامل نصیر می‌گوید: «جشن نوروز 25 سده، پیش از میلاد حضرت مسیح وجود داشته است.» 

حسن محمود کریم که یکی از تاریخدان و نویسنده‌ی برجسته‌ی کُرد، با استناد به روایات موثق، خدمات شایانی به جامعه‌ی اسلامی ارائه نموده، چنین می‌نویسد: جشن نوروز متعلق به مادها و آریایی‌‌‌‌هاست و در زمان حضرت نوح (ع) جشنی عمومی و در زمان کاوه‌ی آهنگر مخصوص کردها بوده است. 

حضرت ابراهیم در کردستان در روستایی به نام «به‌رزه» در کوه‌‌‌‌های قاسیون نواحی شهر جزیر ترکیه چشم به جهان گشود؛ وقتی که حضرت ابراهیم (ع) به پیامبری برگزیده شد، مردم آن زمان به‌جز حضرت ابراهیم (ع) و همسر و برادرزاده‌اش حضرت لوط (ع) همه بت‌پرست و ستاره‌پرست بودند، و به نظرم جشن نوروز قدمت آن به قبل از حضرت ابراهیم برمی‌گردد. همانگونه که قرآن این موضوع را نقل و تاریخ‌نویسان آنرا تأیید می‌کنند، حضرت ابراهیم (ع) روزی را که برای شکستن بت‌‌‌‌ها انتخاب کرد نوروز بود، که همه‌ی مردم آن زمان برای جشن و تفریح و خوشگذرانی به بیرون از شهر رفته بودند و حضرت ابراهیم (ع) از این خلوت، نهایت استفاده را برای شکستن بت‌‌‌‌ها نمود و همه‌ی بت‌‌‌‌ها را به‌جز بت بزرگ را شکست و تبر را برگردن آن، آویخت، و بعد از برگشتن نمرود و مردم به شهر، متوجه آن شدند که همه‌ی بت‌‌‌‌ها به‌جز بت بزرگ شکسته شده و بعد از تحقیق و پیگیری فهمیدند که کار حضرت ابراهیم (ع) بوده، نمرود ایشان را در حضور مردم محاکمه‌ کرد و از پاسخ به سؤالات حضرت ابرهیم (ع) ناکام ماند و تصمیم بر سوزاندن ایشان گرفت و دستور داد که هیزم‌‌‌‌های بسیاری جمع کنند تا آتش عظیمی برای سوزاندن حضرت ابراهیم (ع) به راه بیاندازند. همه‌ی مردم برای تماشای سوزاندن حضرت ابراهیم که خدایانشان را نابود کرده بود، جمع شدند تا ببینند که چه بر سر او خواهد آمد، به خواست خداوند آتش بر ابراهیم گلستان شد و حضرت ابراهیم به سلامتی از آن بیرون آمد و خطاب به نمرود و بت‌پرستان فرمود: تنها خداوند است که شایستگی پرستش دارد و بت‌‌‌‌های نمرود کاری از دستشان بر نمی‌آید، عجیب‌ترین چیز آن بود که آتش همه چیز را خورد-سوزاند- به‌جز حضرت ابراهیم (ع). بعد از وفات حضرت ابراهیم (ع) این رویداد به‌عنوان یک پیروزی بزرگ، همیشه از آن یاد می‌شد و مردم، در اول نوروز، برای رهایی از سختی‌‌‌‌های زمستان و به نشانه‌ی پیروزی، همانند حضرت ابراهیم (ع) آتش روشن می‌کردند، و بعد از چند قرن شورش کاوه‌ی آهنگر علیه ضحاک مار به دوش، پیش آمد و برای اطلاع دادن پیروزی کاوه بر ضحاک به مردم بر بلندای کوه‌‌‌‌های مرتفع مانند، دماوند، نهاوند، زاگرس و بیستون و ... آتش، روش می‌کردند. 

نکات ظریفی دیگری وجود دارد که پیوند عمیقی بین شورش کاوه‌ی آهنگر کُرد و حضرت ابراهیم کُرد برقرار می‌نماید:

 • از نظر زمان با هم نزدیک بودند.

 • از نظر مکانی هر دو قیام بین دماوند و نینوا رویداده است.

 • حضرت ابراهیم (ع) برای شکستن بت‌‌‌‌ها تبر به‌دست بت‌ها را شکست و کاوه‌ی آهنگر چکش به‌دست گرفت تا ضحاک را نابود کند.

 • هر دو روز نوروز را برای نابودی نماد ظلم و ظالم انتخاب کردند.

 • نمرود و ضحاک هر دو ستاره‌پرست بودند.

 • پدر کاوه، مغازه‌ی آهنگری و پدر ابراهیم مغازه‌ی نجاری داشته‌اند.

جشن نوروز، به زعم بعضی‌‌‌‌ها که فکر می‌کنند به آتش‌پرستان مجوسی تعلق دارد، قبل از آنان وجود داشته است و ربطی به مجوسیان ندارد. 

نوروز جشنی آیینی و دینی است و می‌توانیم بگوییم در نوروز سه تا عید با هم جمع شده‌اند:

 • آمدن بهار.

 • روشن‌کردن آتش به‌مناسبت نجات و پیروزی حضرت ابراهیم (ع).

 • پیروزی کاوه‌ی آهنگر بر ضحاکِ ظالمِ ستاره‌پرست. 

اگر جشن نوروز جشنی دینی نبود؛ ملت‌‌‌‌های غیر آریایی و غیر ماد در آن شرکت نمی‌کردند؛ زیرا معقول نیست که ملتهای بیگانه با جشن ملی ملت دیگری شادی کنند، در حالی که ملت‌‌‌‌های سامی نوروز را قبول دارند و جشن می‌گیرند و ملت‌‌‌‌های تونس و مصر و فرعونیان مصری به آن احترام می‌گذاشتند. بحث نوروز در کتاب‌‌‌‌های کلدانی، یونانی (اغریقی)، آشوری و بابلی نیز آمده است. 

آدمی نیست که عاشق نشود وقت بهار          هر گیاهی که به نوروز نجنبد حطب ست (سعدی)

تبصره‌: در این نوشتار، منظور از دین و آئین، قبل از اسلام می‌باشد. 

منابع: 

 • حسن محمود کریم، له مه‌دینه‌وه بۆ مدائن (از مدینه‌ به‌ مدائن) به‌ زبان کردی. 

 • حسن محمود کریم، ئایینی کورد له تۆفانی نوحه‌وه تا سه‌ره‌تای ئیسلام( آیین کُرد از طوفان نوح تا ابتدای اسلام) به‌ زبان کردی.

 • حسن محمود کریم، کوردستان له دوڵه‌تی ماده‌وه‌ (835 به‌ر له‌ زایین) بۆ ده‌وڵه‌تی مه‌دینه (612 ق.م ) «کوردستان از دولت مادها تا دولت مدینه‌». به‌ زبان کردی.

 • مصلح‌الدین سعدی شیرازی، بوستان سعدی